عجبا!صحنه ی کربلا ناگهان در پیش چشمم ، به پهنه ی تمامی زمین گسترده شد و صف هفتاد و دو تنی که به فرماندهی حسین در کنار فرات ایستاده است، در طول تاریخ کشیده شد که ابتدایش ، از آدم –آغاز پیدایش نوع انسان در جهان – آغاز میشود و انتهایش تا...آخرالزمان ، پایان تاریخ ، ادامه دارد!
پس حسین سیاستمداری نیست که، به خاطر شراب خواری و سگبازی یزید با او درگیری پیدا کرده باشد و این حادثه غم انگیز اتفاق افتاده باشد . او وارث پرچم سرخی است که از آدم ، همچنان دست به دست ، بر سر دست انسانیت می گردد و اکنون به دست او رسیده است و او نیز با اعلام این شعار که:هر ماهی محرم است و هر روزی عاشورا و هر سرزمینی کربلا ، این پرچم را دست به دست، به همه ی راهبران مردم و همه ی آزادگان عدالتخواه در تاریخ بشریت سپرده است و این است که ، در آخرین لحظه ای که می رود تا بمیرد و پرچم را از دست بگذارد ، به همه نسل ها، در همه ی عصر ها فریاد برمی آوردکه:
آیا کسی هست که مرا یاری کند؟
برگرفته از کتاب حسین وارث آدم از دکتر علی شریعتی